جدول جو
جدول جو

معنی ده ناهو - جستجوی لغت در جدول جو

ده ناهو
(دِهْ)
طایفه ای از طوایف ناحیۀ سراوان کرمان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 97)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِهْ یِ)
دهی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان. واقع در 21هزارگزی شمال باختری اردستان. دارای 222 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 2هزارگزی خاور اشترنیان. دارای 1108 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان حومه مشکان بخش نی ریز شهرستان فسا. واقع در سی هزارگزی شمال خاور نی ریز. سکنۀ آن 893 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
زیور و آرایش زنان هر هفت، نقصان کاهش، هر دو چیز. که در کیفیت و کمیت بیکدیگر نزدیک باشد، عددنود (10 9 90) تسعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده نه
تصویر ده نه
((دَ نُ))
زیور و آرایش زنان، نقصان، کاهش، هر دو چیز که در کیفیت و کمیت به یکدیگر نزدیک باشد، عدد نود (90، 9 * 10). تسعین
فرهنگ فارسی معین
نام مکانی در جنوب التپه ی بهشهر، نام مکانی در بالاجاده.، آبی که با تفاله ی غوره آمیخته شود تا ترشی به جامانده در آن.، آبیاری دوم زمین
فرهنگ گویش مازندرانی